مدت هاست که از گوهر خیراندیش خبری نیست. او بعد از مدت ها سکوت، روزگذشته با «تماشا» گفتگویی انجام داد. درباره همه چیز با او صحبت کردیم. از تدریسش در آمریکا تا زندگی شخصی اش. در ادامه سوال ها و جواب های او را می خوانید:
گفتگو با گوهر خیراندیش پس از ماه ها سکوت
خانم خیراندیش خیلی وقت است که از شما خبری نیست. مشغول چه کاری هستید؟
– تازه ۱۰ روز است که به ایران برگشتم. به آمریکا سفر کرده بودم تا برای جراحی که قرار بود که روی کمرم انجام شود تحت درمان قرار بگیرم. در نتیجه صدمه ای که دیده بودم ترمیم شد. من از دانشگاه های زیادی برای تدریس دعوتنامه داشتم یک بار در دانشگاه برکلی و در فیلادلفیا ورک شاپ برگزار کردم و ورک شاپی هم در دانشگاه سانتاباربارا با حضور من برگزار شد، ضمن اینکه در برخی از ایالات دیگر آمریکا نیز به تدریس پرداختم. در این اثنا به فستیوال فیلم تورنتوی کانادا هم دعوت شدم که همراه با محمدرضا فروتن، حسین باری، مصطفی زمانی و برخی دیگر از بازیگران به کانادا سفر ۱۰ روزه ای داشتیم.
در آنجا پیشنهاد بازی هم داشتید؟
– بله؛ از طرف برخی از کارگردانان ایرانی شاغل در هالیوود پیشنهادهایی برای بازی داشتم که وقتی فیلمنامه هایشان را مطالعه کردم زیاد آنها را نپسندیدم. مثلا نقش هایی به من پیشنهاد شد که می توانستم با حجاب هم ظاهر شوم اما از آنجایی که نمی توانستم از کلیت مسائلی که قرار است در فیلم اتفاق بیفتد باخبر شوم آنها را نپذیرفتم.
در این مدت اوضاع سینما و تلویزیون را دنبال می کردید؟
– در این چند سال جسته و گریخته به ایران سفر می کردم. در فیلم هایی مثل «روییدن در باد» (رهبر قنبری)، «علف زار» (محمد علی طالبی)، «خنده در باران» (داریوش فرهنگ) و «شش نفر زیر باران» (علی عطشانی) ایفای نقش کردم. همینطور در سریال های «فرات» (مازیار میری)، «راز و نیاز» (فلوراسام) و … حضور داشتم. درباره سوالتان باید بگویم که در جریان تمام اخباری که در سینمای ایران اتفاق افتاده، بودم و همه چیر را رصد می کردم. ضمن اینکه سریال هایی مثل «کلاه پهلوی» و «دختران حوا» که خودم در آنها بازی کرده بودم را هم تماشا می کردم.
پس در جریان انتقاداتی هم که به سریال «کلاه پهلوی» شده هستید؟ نظرتان چیست؟
– من نمی دانم چرا دوستان روی سریال های سخیفی که از ماهواره پخش می شود هیچ حساسیتی ندارند و آنها را تماشا می کنند اما انتظارات از سریال هایی که فاخر هستند اینقدر بالاست. البته بخشی از این ایرادات طبیعی است اما من جایی با این ایرادات مشکل پیدا می کنم که سکوت مردممان را در قبال مجموعه های سخیف دیگر می بینم. در کل به نظرم «کلاه پهلوی» مجموعه شریفی است و من از بازی ام در این سریال دفاع می کنم.
زمانی که در ایران نبودید شنیده می شد که در خارج از کشور ازدواج کرده اید، این موضوع صحت دارد؟
– مطمئن باشید اگر این اتفاق بیفتد آن را رسما اعلام می کنم.
در طول این سفر طولانی خانواده تان هم همراهتان بودند؟
– من با دخترانم در خارج از کشور بودم و آنها مشغول تحصیل در رشته مورد علاقه شان در دانشگاه های آن وری بودند اما از آنجایی که هزینه ها آنجا خیلی بالا بود من دیگر نمی توانستم این هزینه ها را متقبل شوم و برای همین آنها با من به ایران برگشتند. در حال حاضر درسشان را در ایران ادامه می دهند و رشته های خارجی شان را در دانشگاه های ایران معادل سازی کردند.
با توجه به اینکه سال ها از فوت مرحوم اسماعیل خانی می گذرد، هنوز هم شما در دو جبهه می جنگید و هم پدر هستید و هم مادر؟
– هیچ وقت هیچ زنی نمی تواند جای مرد و پدر خانواده را بگیرد اما من تمام تلاشم را کردم که بتوانم هم نقش پدر را به خوبی بازی کنم و هم نقش مادر. در تمام این سال ها اعتبار اسماعیل خانی پشتوانه من قرار گرفت و چه در سینما و چه در تلویزیون سعی کردم بهترین باشم و هر سال هم مورد توجه منتقدان و فستیوال های مختلف قرار گرفتم. در زمینه خانوادگی هم بچه هایم به من انرژی دادند تا بتوانم خوب باشم و زندگی را به سمت و سویی هدایت کنم که لایقمان باشد و نبودن پدر حس نشود. اتفاقا مدتی پیش سر مزار اسماعیل خانی بودیم و از او خواستیم که روحش همچنان پشتوانه عاطفی و احساسی مان باشد.
به دخترانتان هم توصیه می کنید که بازیگری را تجربه کنند؟
– دختر کوچکم دیگر اینقدر مشکلات و مخاطراتی که ما بازیگران را تهدید می کند دیده که حاضر نیست تجربه بازیگری را تکرار کند اما دختر بزرگم که در رشته سینما تحصیل کرده و در این سال ها در حوزه تئاتر بوده منتظر پیشنهاداتی است که او را برای حضور در سینما و تلویزیون ترغیب کند.
تا حالا شده که به خاطر مشکلات مالی پیشنهادی را بپذیرید که اصلا دوست نداشتید در آن پروژه حاضر شوید؟
– بارها این اتفاق افتاده اما سعی کردم که از میان آنها انتخاب هایی را داشته باشم که به روح من کمتر آسیب بزند.
در ایران هم تدریس بازیگری را ادامه می دهید؟
– اتفاقا همین دیروز پیشنهادی از دو دانشگاه داشتم که آنها را نپذیرفتم به خاطر اینکه من دلم می خواهد رسالتم را به بهترین شکل انجام بدهم اصلا دوست ندارم که برای تدریس به دانشگاه بروم اما مجبور شوم به خاطر کار در سینما و تلویزیون شاگردانم را مدام رها کنم. این برای من احساس گناه ایجاد می کند. دوست ندارم شاگردانم منتظر من بمانند.
معمولا ارشاد در مقابل بازیگرانی که به خارج از کشور سفر می کنند حساسیت هایی دارد این حساسیت ها شامل شما هم شد؟
– من برای درمان و تحصیل بچه هایم به خارج از کشور رفتم و در این مدت هم با همان پوشش و آدابی که در ایران زندگی می کردم در آنجا حضور داشتم و دلیلی برای حساسیت درباره من وجود ندارد.
الان مشغول کار هستید؟
– فعلا هم پیشنهاد تئاتر دارم و هم سینما اما بگذارید تا قطعی نشده چیزی از این مسئله نگویم.
